همسفر با دنیای جورواجور من

متن مرتبط با «احمد شاملو» در سایت همسفر با دنیای جورواجور من نوشته شده است

احمد شاملو....

  • نخست دیر زمانی در او نگریستم چندان که چون نظر از وی باز گرفتم در پیرامونِ من همه چیزی به هیأتِ او درآمده بود. آن گاه دانستم که مرا دیگر از او گزیر نیست. احمد شاملو   دوست اش می دارم چرا که می شناسم اش، به دوستی و یگانگی. شهر همه بیگانگی و عداوت است. هنگامی که دستان مهربانش را به دست می گیرم تنهاییِ غم انگیزش را در می یابم. احمد شاملو. گاه انچنان دلتنگ می شوی که دنیا با همه ی وسعتش توان دادن هوای رهایی را به تو نمی دهد به همه بزرگیت چه کوچکی در برابر دنیای تنگ و گرفته ی من ....زمین harien بلد نبودم چشم بپوشم از خطایم بلد نبودم رها کنم گناهم را بلد نبود حل کنم مسئله,احمد شاملو,احمد شاملو شعر,احمد شاملو عاشقانه,احمد شاملو اشعار,احمد شاملو عشق,احمد شاملو دانلود,احمد شاملو عشق عمومی,احمد شاملو سکوت,احمد شاملو در آستانه,احمد شاملو آیدا در آینه ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها