همسفر با دنیای جورواجور من

متن مرتبط با «احمد شاملو آیدا در آینه» در سایت همسفر با دنیای جورواجور من نوشته شده است

در جواب اغتشاشات این روزها.....

  • نمی دونم به چی فکر کردن که دست می زنن به یه همچین کارهایی توهین به مقدسات  توهین به پرچمی که اسم الله روش جاودانه شده نمیدونم دل به چی خوش کردن  کی دست دادن به شیطان به سود ادم بوده که خنده دشمن دیرینه رو به جونشون برای چند لحظه فقط چند لحظه خریدن و باز دشمن که چه ساده و ابلهانه فکر کرد توانستنه ایران رو از هم بپاشه مگرنه این که امروز دوباره نمونه ای از حرکت خود جوش مردم نشون دهنده ناتوانی اونها برای دستیابی به خاکی است کهداشتنش و  تصاحبش آرزوی دیرینه ای برا انهاست که تا ابد به گور خواهند برد؟ حق همیشه جاودانه است و باطل نابود شدنیست وعده ایست در قران که از طرف همون کسی داده شده که فرمانروای هستی و نیستی است و پرچمی به اتش کشیده شد که نام خالقی روش نگاشته شده که به اندازه کمتر از یک چشم بر هم زدنی نابودشان میکند اگر بخواهد فقط کافیست بخواهد با به آتش کشیدن ‍‍‍پرچم ایران چه چیزی رو ثابت کردن؟؟؟؟ نمیدونم در برابر خداوند چه کسی تا کنون توانسته قد علم کنه و پیروز بشه قطعا در نادانی عمیقی به سر می برند برچسب‌ها: تظاهرات, راهپیمایی + نوشته شده در  چهارشنبه سیزدهم دی ۱۳۹۶ساعت 20:34  توسط harien  |  , ...ادامه مطلب

  • در حال گوش دادنش

  • با درد عمیق دل من  تو دیدی که مردم چه کردن تو پیش غرورم نشستی  تو زخمای قلبم رو بستی  نمیدونم چی چی میگه ....؟؟؟؟منو تو گریه تنها نذار منو از ادما پس بگیر  منو دست خودم نسپارجز تو هیچکی مهربون نبود با هجوم این درد زندگی منو از عشق من راحت جدا کرد من هنوز همون درد دیروزم  ادم همیشه هیشکی مثل من  عاشقت نبود عاشقت نمیشه + نوشته شده در  پنجشنبه نهم شهریور ۱۳۹۶ساعت 22:38&nbsp توسط,دادنش ...ادامه مطلب

  • گمشده در جنگل....

  • سلااااام شب بخیر خوبین خوشین سلامتین خدا رو شکر امشب جزء معدود شبایی بود که بیابون اطراف شهرم رو در شب تجربه کردم واااااااای چقد با حال بود چای آتیشی همیشه یه چیزی به ذهنم میرسه واسه پریشونی بقیه یه تیکه چوب که سرش اتیشی بود رو برداشتم و تو هوا چرخوندم خیلی زیبا میشد او حالت نورش در شب بعد گفت میرم قدم بزنم اگه روشنی چوب رو ندیدین بیاین دنبالم بعد دختر خالم گفت برگرد هنوز وارزوها داری  گفتم من دیگه هیچ ارزویی ندارم بذارین بمیرم... مثلا الکی یه خورده که رفتم داد زد دختر خالم برگرد اینجا گرگ داره تا گفت گرگ ترسیدم و دیگه ادامه ندادم بعد به ذهنم رسید چوب ر,گمشده در جنگل,دانلود فیلم گمشده در جنگل,فیلم گمشده در جنگل,دو زن گمشده در جنگل آمل,بازی انلاین گمشده در جنگل,تینکربل و پیترپن گمشده در جنگل ...ادامه مطلب

  • حرفای درگوشی واس خودم.....

  • هیچ چیزی بدتر از این نیست که تو..... بغض عجیبی تو دلمه نمی تونم نقش بازی کنم در حال حاضر و شاد باشم چون نمی شه وقتی یه عالم سوال بی جواب تو ذهنته مگه چقدر می شه خودت رو به اون در بزنی و بی خیالی طی کنی هر کارم که بکنم بازم بر می گردم سر صورت مسئله های حل نشده بیشتر از همه این سوال آزارت میده چرااااااااااا؟؟؟؟؟؟ چرا من؟؟؟؟؟؟؟ و چرا تو؟؟؟؟؟؟ ای کاش جور بهتری رو سر می کردیم خوب اینم یه تجربه است شاید برای بقیه ولی برای خودم خیلی سخته تحملش خوب قطعا آدمی نیستم که به راحتی خودم رو ببخشم و فراموش کنم چون لابدحقم نیست که بخشیده بشم درحال حاضر....قابل توجه خودم چون ز, ...ادامه مطلب

  • احمد شاملو....

  • نخست دیر زمانی در او نگریستم چندان که چون نظر از وی باز گرفتم در پیرامونِ من همه چیزی به هیأتِ او درآمده بود. آن گاه دانستم که مرا دیگر از او گزیر نیست. احمد شاملو   دوست اش می دارم چرا که می شناسم اش، به دوستی و یگانگی. شهر همه بیگانگی و عداوت است. هنگامی که دستان مهربانش را به دست می گیرم تنهاییِ غم انگیزش را در می یابم. احمد شاملو. گاه انچنان دلتنگ می شوی که دنیا با همه ی وسعتش توان دادن هوای رهایی را به تو نمی دهد به همه بزرگیت چه کوچکی در برابر دنیای تنگ و گرفته ی من ....زمین harien بلد نبودم چشم بپوشم از خطایم بلد نبودم رها کنم گناهم را بلد نبود حل کنم مسئله,احمد شاملو,احمد شاملو شعر,احمد شاملو عاشقانه,احمد شاملو اشعار,احمد شاملو عشق,احمد شاملو دانلود,احمد شاملو عشق عمومی,احمد شاملو سکوت,احمد شاملو در آستانه,احمد شاملو آیدا در آینه ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها